دیروز بالاخره خدمت سربازی تمام شد و کارت منحوس پایان خدمت را گرفتم. بماند که که اولین و مفید ترین استفاده ایی که میتوان از این کارت کرد را در همان 45 دقیقه اول بعد از کارت انجام دادم...
خوشحال نیستم. نارحت هم نیستم. فقط کمی از این کلافه و عصبی هستم که 18 ماه از عمر ما چرا باید بیخود و به این شکل و البته بصورت کاملآ اجباری تلف شود؟ حتی برای من که بجز چند ماه اول، کل دوره خدمت ام و نوع کاری که انجام می دادم نیز کاملآ با علاقه و تخصص و کاری که پیش از آن و در کنار آن انجام می دادم یکی بود، اما باز هم شدیدآ احساس می کنم که این مدت جز استهلاک فکری هیچ خروجی مفیدی برای من نداشت. البته تغییر مهمی در من ایجاد کرد. پیش از سربازی روزانه حداقل 10-12 ساعت کار مفید می کردم اما این روزها حتی اگر تمام تلاش خودم را هم کرده باشم این خروجی مفید به 3-4 ساعت نخواهد رسید. مودبانه این مشکل را برخی به اسم سندورم کالیبر تحتانی می شناسند که امیدوارم هر چه زود تر در من درمان شود!
بعد از خدمت هم منتظر به نتیجه رسیدن یکسری تغییر و تحولات نیمه-اساسی هستم که امیدوارم تا یکی دو ماه آینده به نتیجه برسد و بعد از آن به سمع و نظر بینندگان و خوانندگان محترم خواهم رساند.
فعلآ قصد دارم بصورت حاد از سندرومی که به آن مبتلا هستم لذت ببرم و دکان نیز تا اطلاع ثانوی تعطیل است، حتی برای شما دوست گرامی!